من به تو نمی رسم.....
ن : مهران
ت : 25 فروردين 1392
ز : 15:13 |
+
//ربکا//
به پای چوبی من تبر زده نگاه تو ، من نمی تونم برم
،اما تو هی میگی برو
آخه من کجا برم ؟ هر جا برم بازم تویی،پیش پای لنگ من
،یکه و تنها می دویی
تو و فاصله باهم یکی شدین، منو پاهام به رسیدن ناامید
کاش می شد می رسیدم تا بدونم تو و فاصله بهم چی ها
میگین
؟
من به تو نمی رسم ای همه خوبی من
،تو نه دور میشی نه نزدیک به پای چوبی من
به پای چوبی من تبر زده نگاه تو، من نمی تونم برم اما
تو هی میگی برو
به صدای من کمی گوش بده ،دل به این خسته ی خاموش بده
ببین از چی می خونم برای تو ،ای همه ی هستی من فدای
تو
من به تو نمی رسم ،ای همه ی خوبی من
.........................................
نظرات شما عزیزان: