ن : مهران
ت : جمعه 20 ارديبهشت 1392
ز : 10:33 |
+
پسرك پدر بزرگش را تماشا كرد كه نامه اي مي نوشت.بالاخره پرسيد:(ما جراي كارهاي خودمان را مي نويسيد؟ در باره ي من مينويسيد؟)
پدر بزرگ از نوشتن دست كشيد لبخند زد و به نوه اش گفت:(درست است درباره ي تو مي نويسم.
. اما مهم تر از نوشته هايم مدادي است كه با ان مي نويسم.مي خواهم وقتي بزرگ شدي مثل اين مداد بشوي.)
پسرك با تعجب به مداد نگاه كرد وچيز خاصي در ان نديد:(اما اين هم مثل بقيه ي مدادهايي است كه ديده ام!)
بستگي دارد چطور به ان نگاه كني.در اين مداد پنج خاصيت است اگر به دستشان بياوري تمام عمرت با دنيا به ارامش مي رسي.
(خاصيت اول:مي تواني كارهاي بزرگ كني اما نبايد هرگز فراموش كني كه دستي وجود دارد كه هر حركت تو را هدايت مي كند.اسم اين دست خداست او هميشه بايد تو را در مسير اراده اش حركت دهد.
(صفت دوم:گاهي بايد از انچه مي نويسي دست بكشي و از مدادتراش استفاده كني.
اين باعث مي شود مداد كمي رنج بكشد.اما اخر كار نوكش تيز مي شود.پس بدان كه بايد رنج هايي را تحمل كني چرت كه اين رنج باعث مي شود انسان بهتري شوي.
(صفت سوم:مداد هميشه اجازه مي دهد براي پاك كردن يك اشتباه از پاك كن استفاده كنيم.بدان كه تصحيح يك كار خطا كار بدي نيست در واقع براي اينكه خودت را در مسير درست نگه داري مهم است.
(صفت چهارم:چوب يا شكل خارجي مداد مهم نيست زغالي اهميت دارد كه داخل چوب است.پس هميشه مراقب باش درونت چه خبر است.
(و سر انجام پنجمين خاصيت مداد:هميشه اثري از خود به جا مي گذارد.بدان هر كاري در زندگي ات مي كني ردي به جا مي گذاري وسعي كن نسبت به هر كاري مي كني هشيار باشي و بداني چه مي كني.)
نظرات شما عزیزان: